هدف:
پیدا کردن ارتباط بین گذشته و آینده بازار در چارت معکوس و محاسبه و کالیبراسیون پیاپی در آینده است که براساس داده های موجود محاسبه و منجر به بدست آوردن high بازار در آن منطقه می شود که طبق فرضیات و محاسبات ما بر طبق آموزش ها باید نمودار قیمت در آینده بازار ، محدوده ی آن کلوز را تاچ و برخورد و از همان نقطه ریورس کند.
مراحل اجرای کار:
بعد از محاسبه فرمول استوک، از اختلافات دو منطقه یا دو دوره میزان خطای موجود در سیستم را بدست میآوریم که به آن “ضریب تغییرات” میگوییم، دقت کنید در فرمول زیر ما متغیر X را بصورت استاندارد از رابطه زیر بدست می آوریم:
به عبارتی داریم:
این محاسبات و تشکیل باکس (نواحی)های جدید را تا جایی ادامه می دهیم که به انتهای باکس Z برسیم. سپس مقادیر مورد نیاز را استخراج نموده و در فرمول پایانی قرار میدهیم تا H به دست آید.
گام اول: با توجه به تغییرات قیمتی صورت گرفته در چارت، دو ناحیه را مشخص می کنیم. یادآوری میگردد که تغییرات قیمت در ناحیه دوم باید حدود دو برابر ناحیه اول (یا بیشتر) باشد. نواحی مورد نظر در تصویر زیر نشان داده شده است:
حالا باید محاسباتی انجام دهیم تا به یک x تعادلی برسیم و بر اساس آن و به نسبت کلوز Y نواحی کوچک را تشکیل دهیم. اختلاف هایی که در روند محاسباتی به آن نیاز داریم در تصویر فوق نشان داده شده است.
ابتدا فرمول مربوط به هر ناحیه را مشخص میکنیم. بنابراین داریم:
حالا فرمول ضریب تغییرات را همانطور که گفته شد به دست می آوریم:
در این روش نسبت به روش قبلی تفاوتی در فرمول برای به دست آوردن X وجود دارد. در روش قبلی مجموع فرمول ناحیه 2 با ضریب تغییرات را برابر با فرمول ناحیه 1 قرار می دادیم. اما در این روش مجموع فرمول ناحیه Y با ضریب تغییرات را برابر با فرمول ناحیه Z قرار میدهیم.
بر اساس معادله فوق، X=-308 به دست میآید.
در مرحله بعد باید عدد 308 را با کلوز ناحیه Y جمع و تفریق کنیم. کلوز Y برابر است با 62065.
پس 61757=308-62065 و 62373=308+62065 به دست میآید. بنابراین کلوز ناحیه 1 و 2 به دست آمد.
نکته: وقتی نسبت به کلوز ناحیه Y عقب و جلو می رویم تا باکس های جدید را بدست آوریم، ممکن است که کندلی پیدا نشود که کلوز آن، دقیقاً برابر با اعدادی باشد که به دست آورده ایم. کاری که می کنیم این است که از کلوز Y به عقب و جلو میرویم. اولین کندلی که قیمت مورد نظر ما به آن رسید در نظر می گیریم و بر اساس آن، باکس های جدید را تشکیل می دهیم. حالا ممکن است که عدد مدّ نظر ما روی بدنه یا حتی سایه آن کندل منطبق شده باشد.
بر اساس اعداد به دست آمده، باکس های 1 و 2 را تشکیل می دهیم. این باکس ها به همراه اطلاعات مورد نیاز، در تصویر زیر آمده است:
دقت کنید که کلوزهای واقعی باکس 1 و 2 با آنچه طی محاسبات به دست آوردیم و در شکل فوق نشان دادیم، متفاوت است. باز هم محاسبات را مانند مرحله قبل انجام می دهیم:
حاصل معادله فوق، 257-=X است. همانطور که در ابتدای ژورنال گفته شد، از این مرحله به بعد فقط باید رو به جلو حرکت کنیم و کلوزِ باکسهای جدید را به دست آوریم. کلوز ناحیه 2 برابر با 62373 بود که عدد 257 را به آن اضافه میکنیم و عدد 62630 به دست میآید. پس کلوز باکس 3 برابر با این عدد است که در تصویر زیر میبینید:
همانند قبل محاسبات را با داده های جدید انجام میدهیم:
پس 199-=X در نتیجه کلوز باکس 4 برابر است با 62829 که در تصویر زیر میبینید
باکس چهارم فقط یک کندل است که آن را با فلش نشان داده ایم. مجددا محاسبات را بر اساس دادههای جدید انجام میدهیم:
233+=X در نتیجه کلوز باکس پنجم برابر است با 63062. مطابق تصویر زیر:
دادههای جدید و محاسبات مجدد
40-=X به دست میآید و طبیعتا کلوز باکس ششم برابر با 63102 خواهد شد. اما این قیمت در داخل باکس 5 قرار دارد. بنابراین کندل آخر باکس Z را به عنوان باکس ششم در نظر میگیریم. در اینجا باید کلوز واقعی باکس 6 را در محاسبات منظور کنیم. ضریب تفییرات میان باکس 5و6 چنین است:
گام دوم : حالا که به انتهای باکس Z رسیدیم، کالیبراسیون اولیه به پایان میرسد. حالا باید محاسباتی انجام دهیم تا بر اساس آن محدوده برگشت قیمت را بدست آوریم.
محاسبات نهایی بر اساس فرمول زیر به دست میآید:
در این فرمول علاوه بر H، دو مجهول دیگر نیز وجود دارد. بنابراین برای اینکه به معادله ای با یک مجهول برسیم، باید به X و L عدد بدهیم.
برای L باید یک لو بعد از باکس Z بیابیم و فاصله آن را تا مبدأ مختصات (لوی باکس Y) اندازه بگیریم. برای X هم فاصله سقف باکس Z تا مبدأ مختصات را در نظر میگیریم:
حالا این اعداد را در فرمول پایانی میگذاریم:
از حل معادله فوق 1400=Ha به دست میآید. این عدد را نسبت به کلوز Y اندازه گیری می کنیم که در تصویر زیر قابل مشاهده است:
اما باید توجه داشته باشیم که محاسبات ما با قدری خطا مواجه است. این خطا در ابتدای باکس Y وجود دارد. بنابراین باید به همان میزان بالاتر از H تشکیل شده برویم. مانند تصویر زیر
در تصویر فوق، باکس بنفش مقدار خطایی است که به سیستم اعمال کردیم.