سیستم های پایدار زیادی دور و بر ما وجود دارد. مثل یک آونگ یا باله های یک هواپیما. بازار مالی هم یک سیستم پایدار است.
سیستم ها دو گونه هستند: 1- سیستم های پایدار 2- سیستم های ناپایدار
برای سیستم های ناپایدار قوانینی وجود دارد که با اصلاح آن می توان آن را به سوی سیستم پایدار سوق داد. اما چون مارکت پایدار است، نیازی به اصلاح وجود ندارد. فقط کافی است که ویژگی های سیستم پایدار را در نظر بگیریم و روی بازار پیاده کنیم.
هر سیستم پایدار یک ورودی دارد. این ورودی در بازار، کندل هایی هستند که در ابتدای روند شکل می گیرند و پیش برنده آن هستند. همچنین هر سیستم پایدار یک خروجی نیز دارد. البته در بازار، به این سادگی نیست. علتش هم این است که موضوع زمان نیز در مارکت دخالت دارد. همچنین وجود حجم نیز از سادگی موضوع می کاهد. پس می گوییم خروجی مکانی است که بازار در زمان مشخص در آنجا قرار دارد.
بنابراین سیستمی که در بازار استفاده می شود باید هم دربرگیرنده حجم باشد و هم زمان. در چنین شرایطی است که شانس برنده شدن بالا می رود.
استفاده از استوکستیک(که یک اندیکاتور تناسبی است) در این سیستم پایدار(بازار) باید به گونه ای باشد که بر اساس فرمول آن، از برابر سازی ورودی با خروجی، بتوانیم نتیجه گیری کنیم. تأکید می شود که باید برابر سازی صورت گیرد و نه برابر قرار دادن(در ادامه آموزشها روی این مبحث صحبت خواهیم کرد). بنابراین آنچه اسیلاتور استوکستیک نمایش می دهد، نمی تواند به ما در حصول نتیجه کمکی کند.
قانون اول سیستم پایدار این است که توابعِ آن، وارون پذیر است. این قانون در بازار خود را به شکل امواج N نشان می دهد. یعنی همان پیدا کردن نواحی عرضه و تقاضا.
شاید خیلی ها شنیده باشند که قیمت به نواحی گذشته خود باز می گردد. این همان ویژگی وارون پذیری مارکت است.
حالا ما در این متد، دنبال این هستیم که بدانیم با توجه به ورودی و خروجی مشخص، مارکت در کدام ناحیه یک High تشکیل داده و پس از آن تغییر روند می دهد.
بازار از امواج سینوسی تشکیل شده است. هر تایمی در درون خود یک موج سینوسی را تشکیل می دهد. امواج سینوسی در تایم های پایین تر، به صورت مارپیچ به دور موج سینوسی تایم بالاتر می چرخد. بنابراین آنچه در تایم پایین به عنوان یک روند مشاهده می شود، در تایم بالاتر صرفاً یک حرکت اصلاحی و در تایم بالاتر از آن حتی صرفاً یک کندل در خلاف جهت روند اصلی باشد.
به همین دلیل تحلیل در تایم پایین همواره احتمال خطا را افزایش می دهد. بنابراین بهتر است که تایم های بالاتر را مد نظر قرار دهیم.
در این کورس قصد داریم با استفاده از مفهوم تناسب موجود در فرمول استوکستیک، نگاهی تازه به چارت داشته باشیم. نگاهی که در نهایت به اصلاح دیدگاه در خصوص ایچیموکو ختم خواهد شد. همچنین خواهیم فهمید که در مفهوم تناسب، High و Low و همچنین حمایت و مقاومتی که با مفهوم فعلی به کار می رود، معنای دیگری به خود می گیرد. چون آنچه برای ما اهمیت بیشتری دارد، حمایت و مقاومت زمانی است. موضوعی که شاید تا به حال کسی به آن دقت ننموده است. قرار گیری حمایت و مقاومت زمانی در کنار مکانی است که احتمال موفقیت را بالاتر می برد.
در جلسه بعدی به مفهوم امواج سینوسی بیشتر می پردازیم و خواهیم گفت که چرا باید تحلیل تایم های بالا مورد توجه قرار گیرد.